البته همهی برداشتها در اینباره درست نیست. برای شناخت بهتر این ریسک باید تفاوتهای بازار متمرکز و بازار غیرمتمرکز را بررسی کرد و سپس دربارهی اینکه آیا نظارت و دخالت اقدام مناسبی است یا نه، تصمیم گرفت.
بانکهایی که در سراسر دنیا به تبادل ارز میپردازند، خود با ریسکهای داخلی و ریسکهای مربوط به اعتبارات مواجه هستند؛ بنابراین برای محافظت خود در برابر این مخاطرات قوانین محکم، نظارت داخلی و حسابرسیهای دقیقی را ترتیب میدهند. تنظیم قوانین کارآمد و نظارت برای حمایت از بانکهای دو طرف معامله ضروری است.
بازار از بانکهایی تشکیل میشود که هر یک پیشنهادهایی برای ارزهای گوناگون ارائه میکنند؛ بنابراین تغییر قیمت ارز، وابسته به عرضه و تقاضاست. به دلیل حجم بالای معاملات در بازار، اثرگذاری بر قیمتها توسط یک معاملهگر دغلکار به تنهایی تقریبا غیرممکن است. حتی بانک مرکزی یک کشور هم نمیتواند بدون همکاری با بانکهای مرکزی دیگر کشورها برای مدت طولانی بر بازار اثر بگذارد.
با تلاش برای خلق شبکهی ارتباطی الکترونیک و گرد هم آمدن فروشندگان و خریداران، قیمتگذاری روند شفافتری به خود گرفت. این امر به سود معاملهگران خرد است؛ زیرا میتوانند در قیمتهای بهتری معامله کنند در حالیکه با تکیه بر یک ارز مرکزی، امکان نقدشوندگی بیشتر است. اما بانکها با چنین مسئلهای مواجه نیستند و نیازی به مبادله حول ارز مرکزی ندارند. معاملهی مستقیم از طریق بانکهای فارکس مطمئنتر از معامله از طریق برخی کارگزاران فارکس است که نظارتی روی آنها نیست و احتمال خودداری از معامله با قیمت پیشنهادی مشتری یا حتی معامله به ضرر مشتری در آنها وجود دارد. به نظر میرسد برای حمایت از معاملهگران غیرحرفهای که فارکس را منبعی برای کسب سود سرشار میدانند، نظارت امری ضروری است.
هر معاملهگری که مصمم است و نسبت به این زمینه اطلاعاتی دارد، میتواند در هر یک از بانکها و کارگزاریهای فارکس حساب باز کند. اما مانند هر سرمایهگذاری مالی دیگری نباید احتیاط را فراموش کرد!